تو انقدر خوبی که جز تو
به چشمم هیچی زیبا نیست
♥
خودم هم نمیدانم چقدر دوستت دارم
با خودم فکر می کنم،
دریا چطور ، حساب موجهایش را نگه دارد ؟
پاییز از کجا بداند هر بار چند برگ از دست میدهد ؟
ابرها چه می دانند چند قطره باریده اند ؟
خورشید مگر یادش مانده چند بار طلوع کرده است ؟
آسمان مگر حساب ستارگانش را دارد ؟
حسابش فقط دست خدای من و توست
من در زندان خواستن تو اسیرم
و مرز بین خواستن و نخواستن تو
بی نهایت است
و این همان عشق است
و روز میلادت سند عشق من به توست
میخواهم در این سند فهرستی
از بی نهایت ها تهیه کنم
فهرستی از تمام نشدنی ها
فهرستی از بی پایان ها
که تمثیل عشق من به تو باشد
سند عاشقی ام را در روز میلادت ورق بزن
تا بدانی عشقم به تو همانند خدایمان تمام نشدنیست
happy birthday yalda
لحظه تولدت ، باعث زلزله زمین بود
همه کوه ها لرزیدند
لحظه تولدت
همه فرشته ها غم عجیبی داشتند
عضو اصلی خانه شان کم شده بود
لحظه تولدت
همه انگشت تعجب بر دهان میداشتند
چهره زیبایت
خلق را به حیرت وانهاد
و چه زیبا بود که خدا بر خود احسنت میگفت
سوسوهایی داشتند ستارگان آسمان
روزخاص است تولدت
همه ی الماسها پر تلالو اند
همه ی دهان ها وا مانده اند
همه ی شاپرکها ، بالِ شادی میزنند
سخن از هور و ماه نمیکنم
چون که خوب میدانی همه امروز چه خوب پر نورند
happy birthday yalda
این روز ها با عقربه های ساعت حرف میزنم
احساسم را برای پادرمیانی برایشان میاورم
تا در روز میلادت آهسته تر حرکت کنند
زیرا روز میلادت فرصت مناسبیست
برای کسانی که دوستت دارند
تا علاقه خودشان را به تو ابراز کنند
کسانی که دوستت دارند
هرگز به آسانی از این روز زیبا نمیگذرند
مدت هاست انتظار این روز زیبا را می کشم
تا آرامش خنده های روز میلادت مرا فرا گیرد
آغاز بودنت مبارک
happy birthday yalda
شاخه گلی به وسعت رویاهایمان...
برایت کنار گذاشته ام
کسی چه می داند
که شمعی روشن کرده ام
و تولدت را به شکوهی جشن گرفته ام...
تا بدانی...
ماندنی هستی حتی اگر خودت نیستی...
من آسمان را برایت و خیابان را زیر قدم هایت...
می کشانم...
تا که شمعی را فوت کنی
کسی چه می داند
بی قراری هایم را
کسی چه می داند دلتنگی هایم را
که این 'من' تا ’من’ حکایت ها دارد...
چنان که با کسی هم سخن نمی شود
دیگر با هیچ نگاهی هم سفر نمی شود...
خوش است خاطرم
حتی اگر تو نباشی
جشنی بر پا می کنم...
و تولدت را هر سال شعری می کنم
happy birthday yalda
The world is getting ready to sit a little smile on your lips.
آری شرط نابودی عشق من به تو نابودی جان من است و در قلبی که تو هستی تردید توقع و غرور معنا ندارد