در حوالی رویاهایم کسی هست
که بعد از هر باران دلتنگی
رنگین کمانی می شود برایم
از تار و پود عشق
کسی هست که از شوق آمدنش
به استقبال بهار می روند خزانهای عاشقی ام
کسی هست که آسمان تنهایی ام را
با تمام عظمتش به آغوش می کشد
کسی هست که ابرها را وسوسه می کند
به لحن باران
وقتی هوایش در من گل می کند
.. کسی هست که از زخمه های
عاشقانه اش سمفونی بتهوون می شود
موسیقی ذهنم
The world is getting ready to sit a little smile on your lips.
آری شرط نابودی عشق من به تو نابودی جان من است و در قلبی که تو هستی تردید توقع و غرور معنا ندارد
نظرات مطلب
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است