وقتی تو باشی ، زندگی برایم زیباست
عاشقی برایم با معناست
وقتی تو باشی ، قلبم بی آرزوست
ای تنها آرزوی من در لحظه های تنهایی
وقتی تو عزیز دلم باشی
همدمم باشی ، سر پناهم باشی
طلوع آفتاب برایم
آغاز یک روز پر خاطره
دیگر با توست
پاییز اینجاست
کنار شمع میلادت
سرود ِعشق می خواند
همیشه به شوق ِدیدارت
سراغ تو را از پروانه ها میگیرم
نمیدانم ! تو میدانی ؟
چقدر تا عاشقی راه است ؟
برایت بارها باید بگویم
که در رگ های من جاری شدی
چون خون
که از من ساختی بار دگر مجنون
از شکوه عشق خانمان سوز
برایت بارها باید
قسم یاد کرد ؟
برایت بارها باید
سرسجده فرود آورد ؟
تقدیم به کسی که
شکفتن هیچ گلی
زیباتر از لبخند او نیست
جشن میلادت بهترین
بهانه برای فکر کردن
به تو و به یاد آوردن
تمام خوبیهایت است
تمام لحظه های عمرم
بدرقه نفس کشیدن توست
...
زمین در انتظار تولد یک برگ
من در حال شمارش معکوس
صفر همیشه پایان نیست
گاه آغاز پرواز است...
جهان برای من
با میلاد تو آغاز شده
و برگهای تقویم تنها
دیوارهایی فرضی است
که فاصله را یادآوری میکنند
غافل از اینکه
...
The world is getting ready to sit a little smile on your lips.
آری شرط نابودی عشق من به تو نابودی جان من است و در قلبی که تو هستی تردید توقع و غرور معنا ندارد